در کنار علقمه سروی زپا افتاده است
یا گلی از گلشن آل عبا افتاده است


در فضای رزمگاه نینوا با شور و آه
ناله جانسوز ادرک یا اخا افتاده است


از نوای جانگذار ساقی لب تشنه گان
لرزه بر اندام شاه نینوا افتاده است


شه سوار اسب شد باسر بمیدان رویکرد
تا ببیند جسم عباسش کجا افتاده است


ناگهان از صدر زین افکند خود را بر زمین
دید بسم الله از قرآن جدا افتاده است


تا کنار نهر علقمه بوی عباسش کشید
دید برخاک سیه صاحب لوا افتاده است


کرده در دریای خون ماه بنی هاشم غروب
تشنه لب سقای دشت کربلا افتاده است


دست خود را بر کمر بگرفت و آهی بر کشید
گفت پشت من زهجرانت دوتا افتاده است


خیز برپاکن لوا آبی رسان اندر حرم
از چه رو برخاک این قد رسا افتاده است


بهر آبی در حرم طفلان من در انتظار
از عطش بنگر چه شوری خیمه­ ها افتاده است


هر چه شه نالید عباسش زلب، لب برنداشت
دید مرغ روح او سوی سما افتاده است


گفت بس جسم برادر را برم در خیمه گاه
دید هر عضوی ز اعضایش سوا افتاده است


حال زینب رامگو، "علامه" از شه چو ن شنید
دست عباس علمدارش جدا افتاده است


شمع من سوسو مزن حیدر خجالت می کشد

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است

از لاله زار توحید آتش زبانه می زد

افتاده ,دید ,شه ,لب ,علقمه ,عباسش ,افتاده است ,در کنار ,است در ,را بر ,جدا افتاده

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبگاه تخصصی قرآن تی وی کار و فناوری هشتم nohomdars وب شخصی محسن قائمی پور فیلم هایی که نباید از دست بدهید دیتابیس اوراکل نقد و بررسی موبایل یک مُشت حرفهای "خُب. که‌چی؟" گونه!!! فایل لایه باز انتخابات psd آموزش زبان انگلیسی