ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین
وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین

هر ماه در عزای تو، ماه محرّم است
هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین

امواج اشک از سر هفت آسمان گذشت
آن دم که کرد جسم تو در خون شنا حسین

حسرت برم به مُحتضری، کاخرین نفس
روی تو دید و خنده زد و گفت: یا حسین

من کیستم که گریه کنم در عزای تو
گریند روز و شب به غمت انبیا حسین

خون آب غسل و کفن گَرد رهگذر
تشییع توست زیر سُم اسب ها حسین

سنگم اگر زنند، به جایی نمی روم
آخر تو خود بگو که روم در کجا حسین؟

تن خسته، پشت خم شده، بار گنه به دوش
رحمی به حال میثم» بی دست و پا حسین

 

شمع من سوسو مزن حیدر خجالت می کشد

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است

از لاله زار توحید آتش زبانه می زد

حسین ,تو ,روم ,عزای ,ای ,غمت ,دل آشنا ,آشنا حسین ,ای از ,پا حسین ,تو دل

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دروس رشته هنر ایران من آموزش های کاربردی قرض الحسنه کوثر فروشگاه آنلاین قهوه حراجی | مرکز تخصصی فروش قهوه | خرید و فروش انواع قهوه متن های زیبایی مذهبی...# [[قاسم سلیمانی]] جوان ایرانی طلبه املاک سایه بان Bangtan Banana