خون خدا می چکد، از گل روی حسین
هستی این هست و بود، بسته به موی حسین

اشک همه اولیاست، وقف لب خشک او
خون دل انبیاست، خون گلوی حسین

در همة کائنات، از ملک و جنّ و انس
کیست به عالم که نیست، مست سبوی حسین؟

زخم تن او زند، خنده به شمشیرها
یا که خدا می زند، خنده به روی حسین

نیست عجب گر نماز، بوسه به پایش زند
هر که گذارد نماز، بر سر کوی حسین

قم خون، جانماز، مُهر جبین، جای سنگ
خون سر و خونِ دل، آب وضوی حسین

کافرم ار ناامید باز شود از درش
قاتل اگر آورد، روی به سوی حسین

عجز و گدایی بود، عادت دیرین ما
لطف و عنایت بود، خصلت و خوی حسین

آتش دوزخ شود، لالة باغ بهشت
نوشد اگر قطره ای آب ز جوی حسین

"
میثم" آلوده نیز ناز به جنّت کند
جنّت اعلای اوست، روی نکوی حسین

 


شمع من سوسو مزن حیدر خجالت می کشد

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است

از لاله زار توحید آتش زبانه می زد

حسین ,خون ,روی ,بود، ,خدا ,زند، ,روی حسین ,خدا می ,زند، خنده ,خنده به ,گل روی

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش ایلوستریتور 2018 پایگاه فرمانده شهید حاج رضا محمدی قرقی دفتر خاطرات سارا مرتضوی ارایشی شاداب سازی محیط مدرسه چرک‌نویس‌های یک شهروند معمولی!. جدیدترین ها ... هُـــدِس ... My best friend دل نوشته های زمستانه