مسلمانان حسین، مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
ز جور ساربان بی مروت
دگر انگشت و انگشتر ندارد
چرا رگ های او پر خاک گشته
مگر در کربلا خواهر ندارد
چرا بر سینه اش دشمن نشسته
مگر تنها شده، یاور ندارد
چرا خشکیده عطشان گشته قربان
مگر عباس آب آور ندارد
اگر خیزد ز جا پرسد ز زینب
چرا دُر دانه ام معجر ندارد
شمع من سوسو مزن حیدر خجالت می کشد
ندارد ,مگر ,ز ,مسلمانان ,مادر ,گشته ,ندارد چرا ,مادر ندارد ,مسلمانان حسین، ,حسین، مادر ,گشته قربان
درباره این سایت