اشکی بُود مرا که به دنیا نمی دهم

این است گوهری که به دریا نمی دهم


گر لحظه ای وصال حببم شود نصیب

آن لحظه را به عمر گوارا نمی دهم


عمری بود که گوشه نشیـن محبتم

این گـوشه را به وسعت دنیا نمی دهم


در سینه ام جمال علی نقش بسته است

این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم


تا زنده ام ز درگه او پا نمی کشم

دامان او ز دست تمنّا نمی دهم


سرمایه ی محبت زهراست دین من

من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم


گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا

یک ذره از محبّت زهرا نمی دهم


امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست

این نقد را به نسیه ی فردا نمی دهم


در سایه ی رضایم و همسایه ی رضا

این سایه را به سایه ی طوبی نمی دهم



شمع من سوسو مزن حیدر خجالت می کشد

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است

از لاله زار توحید آتش زبانه می زد

نمی ,دهم ,ی ,سایه ,سینه ,زهرا ,نمی دهم ,را به ,دنیا نمی ,که به ,به دو

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران